توران میرهادی
شورای كتاب كودك
دی ماه ۱۳۶۹
به دست خود درختی می نشانم
به پایش جوی آبی می كشانم
كمی تخم چمن بر روی خاكش
برای یادگاری می فشانم
درختم كم كم آرد برگ و باری
بسازد بر سر خود شاخساری
چمن روید در آنجا سبز و خرم
شود زیر درختم سبزه زاری
به تابستان كه گرما رو نماید
درختم چتر خود را می گشاید
خنك می سازد آنجا را ز سایه
دل هر رهگذر را می رباید
این روزها، با فرارسیدن سالگرد درگذشت عباس یمینی شریف همه جا سخن از این شاعر و نویسنده، مترجم و معلم، بنیانگذار و مدیر كودكستان، دبستان و مدرسه راهنمایی روش نو، باشگاه تربیتی روش نو، عضو هیئـت مؤسس و هیئت مدیره شورای كتاب كودك، انجمن پژوهشهای آموزشی پویا، گرداننده مجله های بازی كودكان، دانش آموزان و جوانان شیرو خورشید، به وجود آورنده كیهان بچه ها، برنامه ریز و نوآور در كار تعلیم و تربیت كشور و خیلی كارها و فعالیتهای دیگر است.
در سال ۱۳۴۴ با عباس یمینی شریف آشنا شدم. می بایست گزارشی برای مجله ای تهیه كنم. از مدرسه روش نو بازدید كردم و با بعضی افكار و نظرهای تربیتی او آشنا شدم. از همان ابتدا آنچه در من تأثیر فراوان گذاشت. اصل قرار دادن كودك، نیازها، حقوق، تأمین رشد و آینده او، توسط این دوستدار صادق همه كودكان بود. این اندیشه در آن روزگار هنوز برای اكثریت دست اندركاران تعلیم و تربیت جانیفتاده بود و می بایست در جهت اشاعه آن تلاش فراوان كرد. از آن زمان به بعد، در سراسر دوران كار تربیتی، این آشنایی كه بعدها به همكاری مداوم در شورای كتاب كودك و دوستی و رفت و آمد تبدیل شد.
اصل قرار دادن كودك، اصرار و تأكید بر آن، پایداری در طرح آن در همه فرصتها، در شورای عالی آموزش و پرورش، در تنظیم آیین نامه امتحانات، در تدوین مقاله ها و در مصاحبه ها و نظرخواهیها تغییر نكرد بلكه ابعاد و جوانب تازه و بسیار آموزنده پیدا كرد. اگر امروز به خود اجازه می دهم درباره نقش متحول كننده آثار عباس یمینی شریف در ادبیات كودكان و نوجوانان مطالبی خدمت دوستان و همكاران عرضه دارم، شاید همین اشتراك عقیده در اصل قرار دادن كودك و نوجوان، نیازها و آینده او باشد.
عباس یمینی شریف دست پروده سنتها، آداب، اندیشه های ارزشمند و فرهنگ سرزمین ماست. سنتهایی كه بر قداست نوشته تأكید دارند. برای اهل كتاب احترام فوق العاده قائل هستند. توانایی خواندن و نوشتن را نعمتی الهی می دانند و معتقدند كه وقتی خداوند در قرآن به قلم سوگند می خورد و برتری انسان را با یاد دادن اسماء به او ایجاد می كند، انسان باید از این توانایی در جهت ارتقاء اندیشه و احساس و مسئولیت پذیری استفاده كند.
آدابی كه دسترسی به كتاب را امتیازی می دانند كه فقط گروهی از آن برخوردارند؛ چه به وجود آوردن كتاب از آغاز تا جلد شدن آن دشوار است. كتاب برای اهل علم است. بنابراین باید گویای حقیقتی ناب، اندیشه های ژرف و پایدار باشد و هدفی والا را بپروراند. اندیشه هایی كه از ادبیات سرزمین ما تركیبی از هنر و آموزش و هنر و پرورش ساخته است. در نظم و نثر، در شعر و داستان سرآغازها همواره با نیایش توأم است، توصیفها با پندآموزی و حوادث و ماجراها توأم با نتیجه گیری است.
فرهنگی غنی كه از خردسالی در لالاییها، بازیهای حركتی، قصه ها و روایتها، در ترانه ها و تصنیفها، در نوحه ها و سوگواری های مذهبی، كودك را با عشق، رشادت و شجاعت، ایمان و اتكا به خداوند بار می آورد. در عین حال با چیستانها و معماها و لطیفه های طنزآمیز، نكته نكته ضعفهای اجتماعی و اخلاقی را عیان و بیان می كند.
عباس یمینی شریف در مدرسه و مكتب درس خوانده است و با ابعاد اندیشه های خاص و عام، نو و كهنه آشناست. محیط پرورش او خیلی زود او را با افكار ضد ظلم آشنا می كند و چنین است كه 50 سال از 70 سال زندگی پربـــار خود را وقف كودكان و نوجوانان، یعنی بی دفاعترین و مظلومترین افراد كشورمان می كند و تا لحظه های پایان زندگی حتی زمانی كه به مرگ می اندیشد، ابتدا به كودكان فكر می كند: من نغمه سرای كودكانم.
ثمره نیم قرن كار او در زمینه ادبیات كودكان:
۴ مجموعه شعر است به نامهای: آواز فرشتگان (۱۳۲۵5) ، آوای نوگلان (۱۳۴۵)، گلهای گویا (۱۳۵۰) و باغ نغمه ها (۱۳۵۲) .
۳ حكایت منظوم است به نامهای:قصه های شیرین (۱۳۲۶) ، گربه های شیپورزن (۱۳۲۸) ، فری به آسمان می رود (۱۳۴۴) و یك شعر بلند به نام آه ایران عزیز (۱۳۵۳) .
۹ داستان است به نثر به نامهای: دو كدخدا (۱۳۲۹) ، دنیاگردی جمشید و مهشید (۱۳۳۲) ، بازی با الفبا (۱۳۳۳) ، پرویز آیینه (۱۳۴۸) ، در میان ابرها (۱۳۴۹) ، پوری و لباسهای او (۱۳۵۰) ، كتاب توكا (۱۳۵۶) ، خانه باباعلی (۱۳۶۱) ، سیاهك و سفیدك (۱۳۶۳) .
كتاب درسی است: كتاب اول دبستان (۱۳۳۹)،كتاب آموزش زبان فارسی (۱۳۶۷) .
كتاب كمك درسی است: داستان عروسك (۱۳۳۷) ،بیژن و شیر (۱۳۳۸)، شعر با الفبا (۱۳۶۲) .
نمایشنامه است: دستمال گلدار و گنج بی صاحب (۱۳۵۴) .
داستان بلند است برای نوجوانان: همسایه عجیب (۱۳۵۰) ، داستان خر و خركچی (۱۳۵۵) .
ترجمه است: برق و حریق (۱۳۳۰) ، روی زمین و زیرزمین (۱۳۳۰) ، جزیره مرجان (۱۳۳۶) .
جمعا" ۲۷ اثر غیر از آنچه هنوز به چاپ نرسیده است و نیم قرن در باغ شعر كودكان كه مجموعه ای است از شعرها و حكایتهای منظوم و شرح حال مختصر و نظرهای نویسنده و شاعر درباره شعر كودك و ادبیات كودك. جمعا" ۲۷ اثر غیر از انبوه مقاله ها و ترجمه مقاله ها و گزارشها و نوشته های پراكنده .
نگاهی سریع به آثاری كه در دهه های نخستین ۱۳۰۰ در زمینه ادبیات كودكان منتشر شده اند نقش متحول كننده آثار عباس یمینی شریف را نمایان می سازد. مطالعاتی كه دوستان پژوهشگر در آثار شاعران گذشته ایران در زمینه شعر انجام داده اند؛ خانم مقدم در ده قرن شعر كودك، آقای طاهباز در جستجو برای یافتن نخستین شعرهای كودكان در ادب رسمی و آقای قدمعلی سرامی در جستجوی مشابه نشان دهنده این امر است كه در ادب رسمی ما بجز ابیاتی چند در لابلای اشعار (آن هم توصیفها) اشعار پندآمیز، حكایتهای منظوم، حكمت آموز و مرثیةها و گاه نكته های نغز مانند كمتر به كودكان توجه شده است:
چون كه با كودك سر و كارت فتاد
پس زبان كودكی باید گشاد
كودكان افسانه ها می آورند ...
در دهه اول قرن چهاردهم شمسی (۱۳۱۰-۱۳۰۰) جبار باغچه بان آغازگر نوعی شعر ویژه خردسالان می شود. در دهه دوم قرن چهاردهم شمسی (۱۳۲۰-۱۳۱۰) علینقی وزیری به جمع آوری و تنظیم اشعار ادبیات عامه برای خردسالان می پردازد. در دهه سوم قرن چهاردهم شمسی (۱۳۳۰-۱۳۲۰) عباس یمینی شریف با شعرهایی پا به میدان می گذارد كه هم درمحتوا و هم در قالب نو و بكر و شوق انگیز است. او در این دوران یك مجموعه شعر و یك حكایت منظوم بلند و تعدادی حكایتهای منظوم كوتاه به چاپ می رساند، مثل: باران تگرگ و برف، بچه ها من دخترم، افتادم زمین و من و ماه یا قصه میز و چراغ.
باران تگرگ و برف
باران میاد - شرشرشر
جوی ها شده - پرپرپر
آب می كنه - گرگرگر
سیل می كنه - غرغرغر
تگرگ میاد - دام دام دام
به پشت بام - بام بام بام
به پنجره - تام تام تام
سرم سرم - پام پام پام
برف می باره - ریزریزریز
زمین شده - لیزلیزلیز
آب چكه شد - چیزچیزچیز
نیزه های - تیزتیزتیز
من دخترم
بچه ها من دخترم
در خانه داری ماهرم
شریك كار مادرم
دختر خوب پدرم
پاكیزه از پا تا سرم
شیرین به مثل شكرم
افتادم زمین
از بالا پایین
افتادم زمین
شد صورتم
خونین و مالین
خندیدم فقط
همین و همین
گفت مادرم
بچه شیرین
گریه نكردی
به به ، آفرین
من و ماه
ای ماه آسمانی
امشب شدی كمانی
می آورد به دلها
نور تو شادمانی
شبها مكن فراموش
ما را ز پاسبانی
روز از تمام چشمان
خود را كنی تو پنهان
خواهی ترا نبیند
شب می شوی نمایان
پنهان چگونه ماند
روی سفید تابان
آن دور دور از ما
بی همنشین و تنها
در آسمان گرفتی
آن بالا بالاها جا
تا آنكه از بلندی
ما را كنی تماشا؟
ای ماه شب پرستم
من در پی تو هستم
شبها به روی زیبات
چشمان خود نبستم
امشب كبوتری شو
بنشین به روی دستم
تا كم كمك كنم ناز
با من بخوانی آواز
بازی كنیم و شادی
با هم كنیم پرواز
صبح سحر به جایت
برگردی از زمین باز
نه نه، در آسمان باش
بین ستارگان باش
آنها چو كودكان اند
مادر برای شان باش
با هر كدام از آنها
غمخوار و مهربان باش
بدیهی است در این شعرها ، یمینی شریف از وزنهای شعر عامیانه بهره می گیرد و در حكایتها تأثیر پروین اعتصامی در كار او دیده می شود ولی حكایات منظوم او پرش عرفانی و دشوار پروین را ندارند و حكمت آموز باقی می مانند.
در دهه چهارم (۱۳۴۰-۱۳۳۰) او به افسانه ها، كتابهای آموزشی و كمك آموزشی روی می آورد و تا حدودی ترجمه و تنظیم مجله كیهان بچه ها. این دهه ای است كه كودكان و دبستان روش نو ، تمام اوقات كار او را به خود اختصاص می دهد. بازی با الفبا و دنیاگردی جمشید و مهشید او كاری است نو كه سابقه ندارد و اندیشه های تازه ای در میان معلمان جوان و نویسندگان تازه كار برای ذوق آزمایی ایجاد می كند.
دهه پنجم (۱۳۵۰-۱۳۴۰) دهه رشد فوق العاده ادبیات كودكان و نوجوانان است. دهه پیدایش مجله های مختلف بخصوص پیكها، شورای كتاب كودك، كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان است. یمینی شریف با حكایات منظوم فری به آسمان می رود، مجموعه شعر آوای نوگلان و حكایت منظوم و منثور پرویز آیینه و در میان ابرها، از نظر محتوا و قالب باز هم تجربه های تازه ای در اختیار شاعرانی می گذارد كه قدم در راه خدمت به كودكان گذاشته اند؛ یعنی پروین دولت آبادی و محمود كیانوش كه شعر كودك را وارد مرحله تازةای از رشد می كنند، مانند: ما كار می كنیم، زنگ زنگ ساعت، شب عید، استاد آهنگر، صبح شد.
ما کار می کنیم
ما بچه ها آهنگریم
چكش زن باهنریم
چه پسریم چه دختریم
كاركه داریم خوشحالتریم
ما كوچولوها مسگریم
ازمسگرها پركارتریم
چه پسریم چه دختریم
كاركه داریم خوشحالتریم
ما بچه ها قایق رانیم
پاروزنی خوب می دانیم
چه پسریم چه دختریم
كاركه داریم خوشحالتریم
ما كوچولوها نجاریم
با اره تیشه كار داریم
چه پسریم چه دختریم
كاركه داریم خوشحالتریم
ما كوچولوها نانوائیم
پركارتر از نانواهائیم
چه پسریم چه دختریم
كاركه داریم خوشحالتریم
ما كوچولوها پركاریم
با هر چیزی ما كار داریم
چه دختریم چه پسریم
كاركه داریم خوشحالتریم
دنگ دنگ ساعت
دنگ دنگ دنگ می زنم
به سینه ام سنگ می زنم
زنگ زنگ زنگ می زنم
زنگ خوش آهنگ می زنم
دو عقربه روی منه
گاهی دو ابروی منه
گاه به دو پهلوی منه
گاهی به یك سوی منه
خوراك من پیچاندنه
كارم زمان فهماندنه
ساعت به ساعت خواندنه
از خواب خوش پراندنه
من از برنج و آهنم
شیشه شده پیراهنم
با چرخ و دنده در تنم
همیشه تیك و تاك زنم
شب عید
شد شب عید - سال جدید
جوانه زد - درخت بید
حالا باید - دویددوید
بالا پرید – پائین پرید
خانه تكاند - جارو كشید
گردگیری كرد - اطاق را چید
شیرینی و آجیل خرید
رخت پاك و تمیز پوشید
رفت این را دید - رفت آن رادید
گفت و شنید - تبریك عید
استاد آهنگر
ای استاد آهنگر
تو هستی از من خوشتر
چكش داری پنج شش تا
هی می كوبی با آنها
ته ته تك ته ته تك تك تك تك
دو و سه دووسه یك یك یك
اما من كه پركارم
تنها یك چكش دارم
هی می كوبم دام دام دام
روی دستم روی پام
آخ شستم آخ انگشتام
آخ آخ اینجام آخ آخ آنجام
یك كوره آتش داری
آهن توش می گذاری
شاگردت می دمد هی
با آن دمش پیاپی
پوف دم پوف دم پوف دم دم
پیف پم پیف پم پیف پم پم
من، آتش! هرگز! وای وای
مادر گوید: آی آی آی
كبریت كه گیر بیارم
تا دستش می گذارم
سوخت پیرهنم وای موهام
آی مامانم آی بابام
با روی اخم آلوده
چرك و سیاه از دوده
موهات همه كز خورده
ابروت را آتش برده
مامان نگفت آه آه
چرك و كثیفی واه واه؟
اما اگر نشویم
من هر روز دست و رویم
بدش میاد مامانم
داد می زنه به جانم
آه كثیفی آه آنور
زودتر برو آنورتر
صبح شد
شد صبح و خورشید
تابید و خندید
بر هر چه خندید
شد شاد و تابید
شد باز گلها
خوشرنگ و زیبا
سرها گرفتند
با ناز بالا
پروانه ها باز
با هم به پرواز
بر گل نشینند
چون گل شو باز
گنجشك دلشاد
جیك جیك سر داد
پر زد هوا رفت
با پرپر باد
شد شهر بیدار
با شور بسیار
رفتند مردم
شاد از پی كار
باید به ضرب این اشعار در خواندن توجه كرد و اثر آن را روی اشعار شعرای این دوره دید. در آن زمان رسم به كار گرفتن نقاشیهای كودكان برای مصور كردن كتاب كاری تازه بود كه دل و جرأت می خواست. در میان ابرها چنین اثری است كه تا حدودی راهگشای انتشار آثار كودكان و نوجوانان شد.
در این دهه ششم (۱۳۶۰-۱۳۵۰) از عباس یمینی شریف هشت اثر كه شامل دو مجموعه شعر، یك شعر بلند و داستان كوتاه و دو داستان بلند و یك نمایشنامه می شود، انتشار می یابد. در این دو مجموعه شعر نیز با مضمونها و قالبهای تازه برخورد می كنیم. مانند:
برف بین زمین و آسمان
مثل پر كبوتران
برف میاد ریز و درشت
دانه به دانه مشت مشت
باد به هر طرف وزد
پنبه زنی به پا شود
به پشت بام و بر زمین
بر سر و روی آن و این
از آسمان برف می باره
دنیا به زیر چلواره
برف نشسته بر چنار
بسته به شاخه ها نوار
كاج تنش سفید شد
ز برف ناپدید شد
سرو كشیده تا كمر
تور عروس روی سر
یك شبه كوه پیر شد
سرش به رنگ شیر شد
ببین ببین كه دیدنی ست
روی هوا پنبه زنی ست
حرف دیگ
آتش افروخته
دور و برم سوخته
من شده ام بی گناه
داغ دل و روسیاه
در دل من جوشد آب
جوش زنم بی حساب
باز خوش و بی غمم
خوشدلم و خرمم
چونكه مفیدم مفید
در همه جا روسفید
در همه عمرم مدام
پختم بسیار خام
آنچه بلا دیده ام
دیده پسندیده ام
تا شوم آتش بجان
بهر دل مردمان
سوزم و سازم مدام
كوشم و جوشم تمام
چونكه مفیدم مفید
در همه جا روسفید
تیر و نوا
ز شستم در هوا تیری شد آزاد
ندانستم كجا بر خاك افتاد
پرید آنگونه تیر تیزرفتار
كه پنهان شدزچشم ورفت برباد
نوائی در هوا خواندم به جائی
زبان حال دل اندر هوائی
ندیدم من چه شد هرگز ندیده
كسی با چشم خود سیر نوائی
گذشت از این زمانها تا گذاری
فتاد از من بجایی روزگاری
بدیدم تیر خود را بر درختی
نوای خویش را در قلب یاری
باغ وحش آسمان
در آن كبود گنبد
هر چیز هست، زیباست
درپرده های زیباش
بسیار دیدنی هاست
شبهای پرستاره
تاقی است پر ز تصویر
بزغاله، گاو، ماهی
خرچنگ و عقرب و شیر
یك خرس كوچك آن سوش
خرس بزرگ پهلوش
یك جای آن دو پیكر
جای دگر ترازوش
یك گله ابر گاهی
آید به دشت آبیش
گویی كه باغ وحشی
آید ز دورها پیش
یك اسب سركش آن ور
گرگ و نهنگ این سو
فیل و پلنگ و آهو
خرگوش و اسب و استر
دنیا چه خنده دار است
باشد عجیب هر جاش
هم این جهان پایین
هم آسمان بالاش
دنیا همین جهان است؟
یا هر چه هست دنیاست؟
در زیر آسمان است؟
یا باغ كهكشانهاست؟
عالم كجاست یا چیست؟
آن را كه دیده هر جاش؟
آن را كجاست پایین؟
گویی كجاست بالاش؟
دانسته های ما چیست؟
از این كتاب كیهان؟
دارد كتاب هستی
ناخوانده ها فراوان
در این شعرها به وضوح می بینیم كه چگونه سیلان تخیل و اندیشه به تدریج بر پند آموزی و حكمت آموزی پیش می گیرد و بخصوص در شعر نوجوانان توصیفهای تازه و بدیع پدید می آید. اما این دگرگونی همواره با احتیاط و بدون شكستن كامل معیارها و ضوابط سنتهای كهن انجام می شود جز در ایران عزیز كه تمامی عشق شاعر را در بر می گیرد
یمینی شریف عاشق طبیعت است از طنز غافل نیست و آن را در انتخاب مضامین و طرح مسائل به كار می گیرد. آرام با نظرهای نادرست برخورد می كند. انسانها، جانوران، گیاهان و اشیاء خطاكار همواره از نظر او همه قابل اصلاح هستند. عشق او به كودكان محبت او را به همه مخلوقات صد چندان می كند. در این دهه هنوز هم عده نویسندگان و شاعران اندك است و میدان محدود
پس از انقلاب اسلامی ایران، یعنی از دهه هفتم (۱۳۷۰-۱۳۶۰) شاعران جوان بسیاری پا به میدان می گذارند و نویسندگان به همچنین. دورانی فرا می رسد كه فرزندان از پدران پیش می گیرند و شاگردان از استادان و این قانون طبیعت است و این درست است. بهترین كار عباس یمینی شریف در این دوره بدون شك تدوین كتاب نیم قرن در باغ شعر كودكان بوده است. اثری كه نقش تاریخی او را در رشد ادبیات كودكان كشور ما همواره زنده نگه می دارد و به پدید آورندگان ادبیات كودكان نسل های بعد كمك شایان خواهد كرد
.روانش شاد و یادش همواره گرامی باد
شورای كتاب كودك
دی ماه ۱۳۶۹
به دست خود درختی می نشانم
به پایش جوی آبی می كشانم
كمی تخم چمن بر روی خاكش
برای یادگاری می فشانم
درختم كم كم آرد برگ و باری
بسازد بر سر خود شاخساری
چمن روید در آنجا سبز و خرم
شود زیر درختم سبزه زاری
به تابستان كه گرما رو نماید
درختم چتر خود را می گشاید
خنك می سازد آنجا را ز سایه
دل هر رهگذر را می رباید
این روزها، با فرارسیدن سالگرد درگذشت عباس یمینی شریف همه جا سخن از این شاعر و نویسنده، مترجم و معلم، بنیانگذار و مدیر كودكستان، دبستان و مدرسه راهنمایی روش نو، باشگاه تربیتی روش نو، عضو هیئـت مؤسس و هیئت مدیره شورای كتاب كودك، انجمن پژوهشهای آموزشی پویا، گرداننده مجله های بازی كودكان، دانش آموزان و جوانان شیرو خورشید، به وجود آورنده كیهان بچه ها، برنامه ریز و نوآور در كار تعلیم و تربیت كشور و خیلی كارها و فعالیتهای دیگر است.
در سال ۱۳۴۴ با عباس یمینی شریف آشنا شدم. می بایست گزارشی برای مجله ای تهیه كنم. از مدرسه روش نو بازدید كردم و با بعضی افكار و نظرهای تربیتی او آشنا شدم. از همان ابتدا آنچه در من تأثیر فراوان گذاشت. اصل قرار دادن كودك، نیازها، حقوق، تأمین رشد و آینده او، توسط این دوستدار صادق همه كودكان بود. این اندیشه در آن روزگار هنوز برای اكثریت دست اندركاران تعلیم و تربیت جانیفتاده بود و می بایست در جهت اشاعه آن تلاش فراوان كرد. از آن زمان به بعد، در سراسر دوران كار تربیتی، این آشنایی كه بعدها به همكاری مداوم در شورای كتاب كودك و دوستی و رفت و آمد تبدیل شد.
اصل قرار دادن كودك، اصرار و تأكید بر آن، پایداری در طرح آن در همه فرصتها، در شورای عالی آموزش و پرورش، در تنظیم آیین نامه امتحانات، در تدوین مقاله ها و در مصاحبه ها و نظرخواهیها تغییر نكرد بلكه ابعاد و جوانب تازه و بسیار آموزنده پیدا كرد. اگر امروز به خود اجازه می دهم درباره نقش متحول كننده آثار عباس یمینی شریف در ادبیات كودكان و نوجوانان مطالبی خدمت دوستان و همكاران عرضه دارم، شاید همین اشتراك عقیده در اصل قرار دادن كودك و نوجوان، نیازها و آینده او باشد.
عباس یمینی شریف دست پروده سنتها، آداب، اندیشه های ارزشمند و فرهنگ سرزمین ماست. سنتهایی كه بر قداست نوشته تأكید دارند. برای اهل كتاب احترام فوق العاده قائل هستند. توانایی خواندن و نوشتن را نعمتی الهی می دانند و معتقدند كه وقتی خداوند در قرآن به قلم سوگند می خورد و برتری انسان را با یاد دادن اسماء به او ایجاد می كند، انسان باید از این توانایی در جهت ارتقاء اندیشه و احساس و مسئولیت پذیری استفاده كند.
آدابی كه دسترسی به كتاب را امتیازی می دانند كه فقط گروهی از آن برخوردارند؛ چه به وجود آوردن كتاب از آغاز تا جلد شدن آن دشوار است. كتاب برای اهل علم است. بنابراین باید گویای حقیقتی ناب، اندیشه های ژرف و پایدار باشد و هدفی والا را بپروراند. اندیشه هایی كه از ادبیات سرزمین ما تركیبی از هنر و آموزش و هنر و پرورش ساخته است. در نظم و نثر، در شعر و داستان سرآغازها همواره با نیایش توأم است، توصیفها با پندآموزی و حوادث و ماجراها توأم با نتیجه گیری است.
فرهنگی غنی كه از خردسالی در لالاییها، بازیهای حركتی، قصه ها و روایتها، در ترانه ها و تصنیفها، در نوحه ها و سوگواری های مذهبی، كودك را با عشق، رشادت و شجاعت، ایمان و اتكا به خداوند بار می آورد. در عین حال با چیستانها و معماها و لطیفه های طنزآمیز، نكته نكته ضعفهای اجتماعی و اخلاقی را عیان و بیان می كند.
عباس یمینی شریف در مدرسه و مكتب درس خوانده است و با ابعاد اندیشه های خاص و عام، نو و كهنه آشناست. محیط پرورش او خیلی زود او را با افكار ضد ظلم آشنا می كند و چنین است كه 50 سال از 70 سال زندگی پربـــار خود را وقف كودكان و نوجوانان، یعنی بی دفاعترین و مظلومترین افراد كشورمان می كند و تا لحظه های پایان زندگی حتی زمانی كه به مرگ می اندیشد، ابتدا به كودكان فكر می كند: من نغمه سرای كودكانم.
ثمره نیم قرن كار او در زمینه ادبیات كودكان:
۴ مجموعه شعر است به نامهای: آواز فرشتگان (۱۳۲۵5) ، آوای نوگلان (۱۳۴۵)، گلهای گویا (۱۳۵۰) و باغ نغمه ها (۱۳۵۲) .
۳ حكایت منظوم است به نامهای:قصه های شیرین (۱۳۲۶) ، گربه های شیپورزن (۱۳۲۸) ، فری به آسمان می رود (۱۳۴۴) و یك شعر بلند به نام آه ایران عزیز (۱۳۵۳) .
۹ داستان است به نثر به نامهای: دو كدخدا (۱۳۲۹) ، دنیاگردی جمشید و مهشید (۱۳۳۲) ، بازی با الفبا (۱۳۳۳) ، پرویز آیینه (۱۳۴۸) ، در میان ابرها (۱۳۴۹) ، پوری و لباسهای او (۱۳۵۰) ، كتاب توكا (۱۳۵۶) ، خانه باباعلی (۱۳۶۱) ، سیاهك و سفیدك (۱۳۶۳) .
كتاب درسی است: كتاب اول دبستان (۱۳۳۹)،كتاب آموزش زبان فارسی (۱۳۶۷) .
كتاب كمك درسی است: داستان عروسك (۱۳۳۷) ،بیژن و شیر (۱۳۳۸)، شعر با الفبا (۱۳۶۲) .
نمایشنامه است: دستمال گلدار و گنج بی صاحب (۱۳۵۴) .
داستان بلند است برای نوجوانان: همسایه عجیب (۱۳۵۰) ، داستان خر و خركچی (۱۳۵۵) .
ترجمه است: برق و حریق (۱۳۳۰) ، روی زمین و زیرزمین (۱۳۳۰) ، جزیره مرجان (۱۳۳۶) .
جمعا" ۲۷ اثر غیر از آنچه هنوز به چاپ نرسیده است و نیم قرن در باغ شعر كودكان كه مجموعه ای است از شعرها و حكایتهای منظوم و شرح حال مختصر و نظرهای نویسنده و شاعر درباره شعر كودك و ادبیات كودك. جمعا" ۲۷ اثر غیر از انبوه مقاله ها و ترجمه مقاله ها و گزارشها و نوشته های پراكنده .
نگاهی سریع به آثاری كه در دهه های نخستین ۱۳۰۰ در زمینه ادبیات كودكان منتشر شده اند نقش متحول كننده آثار عباس یمینی شریف را نمایان می سازد. مطالعاتی كه دوستان پژوهشگر در آثار شاعران گذشته ایران در زمینه شعر انجام داده اند؛ خانم مقدم در ده قرن شعر كودك، آقای طاهباز در جستجو برای یافتن نخستین شعرهای كودكان در ادب رسمی و آقای قدمعلی سرامی در جستجوی مشابه نشان دهنده این امر است كه در ادب رسمی ما بجز ابیاتی چند در لابلای اشعار (آن هم توصیفها) اشعار پندآمیز، حكایتهای منظوم، حكمت آموز و مرثیةها و گاه نكته های نغز مانند كمتر به كودكان توجه شده است:
چون كه با كودك سر و كارت فتاد
پس زبان كودكی باید گشاد
كودكان افسانه ها می آورند ...
در دهه اول قرن چهاردهم شمسی (۱۳۱۰-۱۳۰۰) جبار باغچه بان آغازگر نوعی شعر ویژه خردسالان می شود. در دهه دوم قرن چهاردهم شمسی (۱۳۲۰-۱۳۱۰) علینقی وزیری به جمع آوری و تنظیم اشعار ادبیات عامه برای خردسالان می پردازد. در دهه سوم قرن چهاردهم شمسی (۱۳۳۰-۱۳۲۰) عباس یمینی شریف با شعرهایی پا به میدان می گذارد كه هم درمحتوا و هم در قالب نو و بكر و شوق انگیز است. او در این دوران یك مجموعه شعر و یك حكایت منظوم بلند و تعدادی حكایتهای منظوم كوتاه به چاپ می رساند، مثل: باران تگرگ و برف، بچه ها من دخترم، افتادم زمین و من و ماه یا قصه میز و چراغ.
باران تگرگ و برف
باران میاد - شرشرشر
جوی ها شده - پرپرپر
آب می كنه - گرگرگر
سیل می كنه - غرغرغر
تگرگ میاد - دام دام دام
به پشت بام - بام بام بام
به پنجره - تام تام تام
سرم سرم - پام پام پام
برف می باره - ریزریزریز
زمین شده - لیزلیزلیز
آب چكه شد - چیزچیزچیز
نیزه های - تیزتیزتیز
من دخترم
بچه ها من دخترم
در خانه داری ماهرم
شریك كار مادرم
دختر خوب پدرم
پاكیزه از پا تا سرم
شیرین به مثل شكرم
افتادم زمین
از بالا پایین
افتادم زمین
شد صورتم
خونین و مالین
خندیدم فقط
همین و همین
گفت مادرم
بچه شیرین
گریه نكردی
به به ، آفرین
من و ماه
ای ماه آسمانی
امشب شدی كمانی
می آورد به دلها
نور تو شادمانی
شبها مكن فراموش
ما را ز پاسبانی
روز از تمام چشمان
خود را كنی تو پنهان
خواهی ترا نبیند
شب می شوی نمایان
پنهان چگونه ماند
روی سفید تابان
آن دور دور از ما
بی همنشین و تنها
در آسمان گرفتی
آن بالا بالاها جا
تا آنكه از بلندی
ما را كنی تماشا؟
ای ماه شب پرستم
من در پی تو هستم
شبها به روی زیبات
چشمان خود نبستم
امشب كبوتری شو
بنشین به روی دستم
تا كم كمك كنم ناز
با من بخوانی آواز
بازی كنیم و شادی
با هم كنیم پرواز
صبح سحر به جایت
برگردی از زمین باز
نه نه، در آسمان باش
بین ستارگان باش
آنها چو كودكان اند
مادر برای شان باش
با هر كدام از آنها
غمخوار و مهربان باش
بدیهی است در این شعرها ، یمینی شریف از وزنهای شعر عامیانه بهره می گیرد و در حكایتها تأثیر پروین اعتصامی در كار او دیده می شود ولی حكایات منظوم او پرش عرفانی و دشوار پروین را ندارند و حكمت آموز باقی می مانند.
در دهه چهارم (۱۳۴۰-۱۳۳۰) او به افسانه ها، كتابهای آموزشی و كمك آموزشی روی می آورد و تا حدودی ترجمه و تنظیم مجله كیهان بچه ها. این دهه ای است كه كودكان و دبستان روش نو ، تمام اوقات كار او را به خود اختصاص می دهد. بازی با الفبا و دنیاگردی جمشید و مهشید او كاری است نو كه سابقه ندارد و اندیشه های تازه ای در میان معلمان جوان و نویسندگان تازه كار برای ذوق آزمایی ایجاد می كند.
دهه پنجم (۱۳۵۰-۱۳۴۰) دهه رشد فوق العاده ادبیات كودكان و نوجوانان است. دهه پیدایش مجله های مختلف بخصوص پیكها، شورای كتاب كودك، كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان است. یمینی شریف با حكایات منظوم فری به آسمان می رود، مجموعه شعر آوای نوگلان و حكایت منظوم و منثور پرویز آیینه و در میان ابرها، از نظر محتوا و قالب باز هم تجربه های تازه ای در اختیار شاعرانی می گذارد كه قدم در راه خدمت به كودكان گذاشته اند؛ یعنی پروین دولت آبادی و محمود كیانوش كه شعر كودك را وارد مرحله تازةای از رشد می كنند، مانند: ما كار می كنیم، زنگ زنگ ساعت، شب عید، استاد آهنگر، صبح شد.
ما کار می کنیم
ما بچه ها آهنگریم
چكش زن باهنریم
چه پسریم چه دختریم
كاركه داریم خوشحالتریم
ما كوچولوها مسگریم
ازمسگرها پركارتریم
چه پسریم چه دختریم
كاركه داریم خوشحالتریم
ما بچه ها قایق رانیم
پاروزنی خوب می دانیم
چه پسریم چه دختریم
كاركه داریم خوشحالتریم
ما كوچولوها نجاریم
با اره تیشه كار داریم
چه پسریم چه دختریم
كاركه داریم خوشحالتریم
ما كوچولوها نانوائیم
پركارتر از نانواهائیم
چه پسریم چه دختریم
كاركه داریم خوشحالتریم
ما كوچولوها پركاریم
با هر چیزی ما كار داریم
چه دختریم چه پسریم
كاركه داریم خوشحالتریم
دنگ دنگ ساعت
دنگ دنگ دنگ می زنم
به سینه ام سنگ می زنم
زنگ زنگ زنگ می زنم
زنگ خوش آهنگ می زنم
دو عقربه روی منه
گاهی دو ابروی منه
گاه به دو پهلوی منه
گاهی به یك سوی منه
خوراك من پیچاندنه
كارم زمان فهماندنه
ساعت به ساعت خواندنه
از خواب خوش پراندنه
من از برنج و آهنم
شیشه شده پیراهنم
با چرخ و دنده در تنم
همیشه تیك و تاك زنم
شب عید
شد شب عید - سال جدید
جوانه زد - درخت بید
حالا باید - دویددوید
بالا پرید – پائین پرید
خانه تكاند - جارو كشید
گردگیری كرد - اطاق را چید
شیرینی و آجیل خرید
رخت پاك و تمیز پوشید
رفت این را دید - رفت آن رادید
گفت و شنید - تبریك عید
استاد آهنگر
ای استاد آهنگر
تو هستی از من خوشتر
چكش داری پنج شش تا
هی می كوبی با آنها
ته ته تك ته ته تك تك تك تك
دو و سه دووسه یك یك یك
اما من كه پركارم
تنها یك چكش دارم
هی می كوبم دام دام دام
روی دستم روی پام
آخ شستم آخ انگشتام
آخ آخ اینجام آخ آخ آنجام
یك كوره آتش داری
آهن توش می گذاری
شاگردت می دمد هی
با آن دمش پیاپی
پوف دم پوف دم پوف دم دم
پیف پم پیف پم پیف پم پم
من، آتش! هرگز! وای وای
مادر گوید: آی آی آی
كبریت كه گیر بیارم
تا دستش می گذارم
سوخت پیرهنم وای موهام
آی مامانم آی بابام
با روی اخم آلوده
چرك و سیاه از دوده
موهات همه كز خورده
ابروت را آتش برده
مامان نگفت آه آه
چرك و كثیفی واه واه؟
اما اگر نشویم
من هر روز دست و رویم
بدش میاد مامانم
داد می زنه به جانم
آه كثیفی آه آنور
زودتر برو آنورتر
صبح شد
شد صبح و خورشید
تابید و خندید
بر هر چه خندید
شد شاد و تابید
شد باز گلها
خوشرنگ و زیبا
سرها گرفتند
با ناز بالا
پروانه ها باز
با هم به پرواز
بر گل نشینند
چون گل شو باز
گنجشك دلشاد
جیك جیك سر داد
پر زد هوا رفت
با پرپر باد
شد شهر بیدار
با شور بسیار
رفتند مردم
شاد از پی كار
باید به ضرب این اشعار در خواندن توجه كرد و اثر آن را روی اشعار شعرای این دوره دید. در آن زمان رسم به كار گرفتن نقاشیهای كودكان برای مصور كردن كتاب كاری تازه بود كه دل و جرأت می خواست. در میان ابرها چنین اثری است كه تا حدودی راهگشای انتشار آثار كودكان و نوجوانان شد.
در این دهه ششم (۱۳۶۰-۱۳۵۰) از عباس یمینی شریف هشت اثر كه شامل دو مجموعه شعر، یك شعر بلند و داستان كوتاه و دو داستان بلند و یك نمایشنامه می شود، انتشار می یابد. در این دو مجموعه شعر نیز با مضمونها و قالبهای تازه برخورد می كنیم. مانند:
برف بین زمین و آسمان
مثل پر كبوتران
برف میاد ریز و درشت
دانه به دانه مشت مشت
باد به هر طرف وزد
پنبه زنی به پا شود
به پشت بام و بر زمین
بر سر و روی آن و این
از آسمان برف می باره
دنیا به زیر چلواره
برف نشسته بر چنار
بسته به شاخه ها نوار
كاج تنش سفید شد
ز برف ناپدید شد
سرو كشیده تا كمر
تور عروس روی سر
یك شبه كوه پیر شد
سرش به رنگ شیر شد
ببین ببین كه دیدنی ست
روی هوا پنبه زنی ست
حرف دیگ
آتش افروخته
دور و برم سوخته
من شده ام بی گناه
داغ دل و روسیاه
در دل من جوشد آب
جوش زنم بی حساب
باز خوش و بی غمم
خوشدلم و خرمم
چونكه مفیدم مفید
در همه جا روسفید
در همه عمرم مدام
پختم بسیار خام
آنچه بلا دیده ام
دیده پسندیده ام
تا شوم آتش بجان
بهر دل مردمان
سوزم و سازم مدام
كوشم و جوشم تمام
چونكه مفیدم مفید
در همه جا روسفید
تیر و نوا
ز شستم در هوا تیری شد آزاد
ندانستم كجا بر خاك افتاد
پرید آنگونه تیر تیزرفتار
كه پنهان شدزچشم ورفت برباد
نوائی در هوا خواندم به جائی
زبان حال دل اندر هوائی
ندیدم من چه شد هرگز ندیده
كسی با چشم خود سیر نوائی
گذشت از این زمانها تا گذاری
فتاد از من بجایی روزگاری
بدیدم تیر خود را بر درختی
نوای خویش را در قلب یاری
باغ وحش آسمان
در آن كبود گنبد
هر چیز هست، زیباست
درپرده های زیباش
بسیار دیدنی هاست
شبهای پرستاره
تاقی است پر ز تصویر
بزغاله، گاو، ماهی
خرچنگ و عقرب و شیر
یك خرس كوچك آن سوش
خرس بزرگ پهلوش
یك جای آن دو پیكر
جای دگر ترازوش
یك گله ابر گاهی
آید به دشت آبیش
گویی كه باغ وحشی
آید ز دورها پیش
یك اسب سركش آن ور
گرگ و نهنگ این سو
فیل و پلنگ و آهو
خرگوش و اسب و استر
دنیا چه خنده دار است
باشد عجیب هر جاش
هم این جهان پایین
هم آسمان بالاش
دنیا همین جهان است؟
یا هر چه هست دنیاست؟
در زیر آسمان است؟
یا باغ كهكشانهاست؟
عالم كجاست یا چیست؟
آن را كه دیده هر جاش؟
آن را كجاست پایین؟
گویی كجاست بالاش؟
دانسته های ما چیست؟
از این كتاب كیهان؟
دارد كتاب هستی
ناخوانده ها فراوان
در این شعرها به وضوح می بینیم كه چگونه سیلان تخیل و اندیشه به تدریج بر پند آموزی و حكمت آموزی پیش می گیرد و بخصوص در شعر نوجوانان توصیفهای تازه و بدیع پدید می آید. اما این دگرگونی همواره با احتیاط و بدون شكستن كامل معیارها و ضوابط سنتهای كهن انجام می شود جز در ایران عزیز كه تمامی عشق شاعر را در بر می گیرد
یمینی شریف عاشق طبیعت است از طنز غافل نیست و آن را در انتخاب مضامین و طرح مسائل به كار می گیرد. آرام با نظرهای نادرست برخورد می كند. انسانها، جانوران، گیاهان و اشیاء خطاكار همواره از نظر او همه قابل اصلاح هستند. عشق او به كودكان محبت او را به همه مخلوقات صد چندان می كند. در این دهه هنوز هم عده نویسندگان و شاعران اندك است و میدان محدود
پس از انقلاب اسلامی ایران، یعنی از دهه هفتم (۱۳۷۰-۱۳۶۰) شاعران جوان بسیاری پا به میدان می گذارند و نویسندگان به همچنین. دورانی فرا می رسد كه فرزندان از پدران پیش می گیرند و شاگردان از استادان و این قانون طبیعت است و این درست است. بهترین كار عباس یمینی شریف در این دوره بدون شك تدوین كتاب نیم قرن در باغ شعر كودكان بوده است. اثری كه نقش تاریخی او را در رشد ادبیات كودكان كشور ما همواره زنده نگه می دارد و به پدید آورندگان ادبیات كودكان نسل های بعد كمك شایان خواهد كرد
.روانش شاد و یادش همواره گرامی باد