سخنرانی در مراسم یکصدمین سالگرد زاد روز عباس یمینی شریف انجمن آثار و مفاخر فرهنگی تهران، ۱۸ تیرماه ۱۳۹۸ عباس یمینی شریف آموختن برای زیستن ما کودکانیم شیرین زبانیم
تنها و باهم کتاب می خوانیم ما در دبستان شادیم و خندان چون گل که دارد جا در گلستان گفتار ما خوب هر کار ما خوب با هرکسی هست رفتار ما خوب آواز فرشتگان" عباس یمینی شریف" در دورانی که کودکی در بین صداهای خشن و در لابه لای کلمه های دشوار و مفاهیم پیچیده و سخت جایی نداشت و صدای کودک در میان چوب و فلک و ترکه و تنبیه گم شده بود، یار مهربان کودکان ایران خود کودکی بود از این سرزمین، که همواره در پی کشف معنای کودکی بود عباس یمینی شریف دوستدار طبیعت بود، همه چیز در دوران او سبز بود او از کودکی شعر میگفت و هنر خود را در خدمت تعلیم و تربیت قرار داد. آنقدر قدرتمند عمل کرد که چارچوب آهنی رسم دیرین آموزش و پرورش را کم کم طبیعی تر کرد. او احساساتش را در لابه لای عبارات خشک کتابهای درسی گنجانده و کودکان نیز کم کم شیرینی و حلاوت آموزش را تجربه کردند. او طبیعت را که جزیی از وجود کودکان بود، در کتابهای درسی کاشت و در کنار کتابهای درسی طبیعتی دیگر آفرید. به دست خود درختی می نشانم به پایش جوی آبی می کشانم آواز فرشتگان" چاپ ۱۳۲۵" شیوه کار یمینی شریف آموختن برای زیستن بود. او مفاهیم آموزشی را برای کودکان با شعر بیان کرده است. عباس یمینی شریف می دانست ریتم و آهنگ در یادگیری معجزه میکند. کودکان در فرآیند یادگیری زبان را می آموزند و زمزمه می کنند. او ذوق کودکان را به بازی احساس می کند. موضوع اصلی شعریمینی شریف برقراری ارتباطی شاد با مخاطب کودک و نوجوان است. زبان و موسیقی در یادگیری روشی است که عباس یمینی شریف آن را پایه ریزی می کند. مفاهیم اشعار او با نیازهای روانی کودکان این روزگار نیز هماهنگ است. او از بالا به کودکان نگاه نمی کند و از بالا شعر نمی گوید. اشعار او نوعی گفتگو است. انسان خیال می کند کسی با او گفتگو می کند. در شعر او خانواده جایگاه امنیت است پدر در شعر او تنها نان آور نیست. کارهای تربیتی او نو و همه زمانه است. ادبیات تعلیمی حتی اگر مستقیم باشد، برای پرورش مفاهیم ذهنی کودکان تأثیر بسزایی دارد، لزومی ندارد تمام اشعار شاعران در گذشته به شکلی که امروز از شعر انتظار می رود نزدیک باشد. اگر نیاز به بازی را تأمین می کند و بخشی از آهنگ و ریتم، از تجربه کودک با جهان را به دست می دهد، کودکِ سرشار از تخیل می تواند با زبان و جهان به صورت آهنگین ارتباط برقرار کند او شعرها یا نظم هایی می سراید که موضوع آن لحظه لحظه دنیای کودکان است. چنان با نفوذ که درکتابهای درسی راه پیدا می کند و نسلهایی آنها را زمزمه می کنند. اشعار عباس یمینی شریف بازخوانی طبیعت است، نگاه هماهنگ کودک و نوجوان ازویژگیهای اشعار اوست که در اشعار کودکان و نوجوانان این روزگار کمتر می بینیم. او سه موضوع یعنی ایران، طبیعت و کودک را در آثارش از یاد نمی برد عباس یمینی شریف صادقانه و با عشق همه زندگی و بضاعت خویش را به کودکان و نوجوانان ایران تقدیم کرده است. ما (گروه شعر شورای کتاب کودک) هدیه ی پایان ناپذیر او را گرامی می داریم و ارزش کار و پاسداشت همه کسانی که راه را برای رشد ادبیات امروز کودکان و نوجوانان هموار کرده اند. هرگز از یاد نمی بریم روانشان شاد و یادشان گرامی دکتر ناهید معتمدی خرداد ۱۳۹۵ |
میترا لبافی؛
خبرگزاری صدا و سیما تاریخ انتشار: ۲۲ تير ۱۳۹۸ شوخی با بزرگان؛ چگونه مفاخر را بهتر معرفی کنیم گزارشهای خبری ما خبرنگاران، همیشه اتفاقهای پشت صحنهای دارد که گاهی از خود گزارش جذابتر است. اتفاقهایی فرامتنی که میتواند برای شنونده جالب باشد و برای خود ما هم تجربه است. پاسداشت صدمین سال تولد " عباس یمینی شریف " شاعر خوب بچهها بود
مراسم در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد. ما خبرنگاران فرهنگی خوب میدانیم که این انجمن معمولا چه برنامههای جدی و سنگینی دارد. اما این بار فضا متفاوت بود. شاید به خاطر این که عباس یمینی شریف، نغمه سرای کودکان بود و شاید به خاطر این که برگزار کننده این مراسم، شورای کتاب کودک بود و به همین علت، روح مراسم متفاوت بود. اجرای" شعبده بازی" و "نمایش فیلم" از وجوه خاصی بود که تصویری دیگر از انجمن آثار و مفاخر را نشان میداد. اما آن چه در تهیه این گزارش به چشمم آمد و باعث شد این یادداشت را بنویسم پرداختن به زندگی یمینی شریف در قالب برنامه "شعبده بازی و طنز " بود. من که پیش از این زندگی یمینی شریف را مطابق متنهای معمول و کلاسیک با همان کلیشههای همیشگی خوانده بودم، وقتی این نمایش را دیدم و تاثیر آن را بر تماشاچیان مشاهده کردم از خود پرسیدم: چرا درباره مفاخر ما کمتر از این اتفاقها میافتد و چرا برنامههای شاد و متنوعی که بتواند معرف آنها باشد ساخته نمیشود؟.
در نظر بگیرید برای نمونه تاکنون چقدر کتاب و فیلم متفاوت برای شکسپیر، در انواع گونههای طنز و جدی ساخته شده و درباره مفاخر ما چقدر کار شده است؟. تمام برنامههایی که برای معرفی فردوسی رخ میدهد به شاهنامه خوانی منجر میشود و بقیه مفاخر هم وضع مشخصی ندارند. در واقع یا در برنامههای سنگین تلویزیونی یا در کتابهای ادبیات مدارس به آنها پرداخته میشود و یا کتابهای شبیه به هم ناشران که به صورت زندگینامه یا حکایتهای کوچک به چاپ میرسد. اما ادبیات نمایشی ما کجاست؟ سینمای ما در این مورد چه کرده است؟ در واقع در جهان امروز بحث اصلی، فقط پرداختن به این بزرگان نیست، بلکه مهم شیوه کار است. این موضوع را دستمایه سوالی قرار دادم و در پایان گزارش، از خانم نوش آفرین انصاری استاد دانشگاه، نویسنده و پژوهشگر سوال کردم که اهمیت پرداختن به یمینی شریف در قالب اجرای شعبده بازی در چیست و جواب جالب و تامل برانگیزی شنیدم: باید کلیشههای ذهنی را بشکنیم، جسارت کنیم و دست هنرمند را باز بگذاریم که گاهی با بزرگان شوخی کند، تنها در این صورت است که کودک و نوجوان و حتی بزرگسالانی که با انواع رسانههای متنوع و جذاب سر و کار دارند میتوانند مفاخر را بهتر بشناسند و برای شناخت شان وقت بگذارند. نمایش شعبده بازی با موضوع یمینی شریف، شخصیت بانمکی داشت که گاهی به او به جای استاد میگفت:: عباس! یعنی با نام کوچک صدایش میزد، گاهی اشتباهی در خانه سهراب را میزد و شاعر از پشت در شعری میخواند. یک بار هم به جای استفاده از اسنپ و تپسی از الاغی تندرو استفاده میکرد تا مفاخر ایران را پیدا کند! که اینها همه یعنی لایه طنز یک قصه جذاب، که در خلال آن به جای این که به صورت رسمی ببنید شاعر در چه سالی و کجا متولد شده، با بیانی شیرین به همه این اطلاعات دست پیدا میکنید. فکر میکنم شان بسیاری از بزرگان ایران این باشد که با نسلهای مختلف ارتباط برقرار کنند و از آن جا که هر کس فرزند زمان خویش است، برای ورود به جهان این بزرگان مقدمه طنز، یک ورودی خوب و دلنشین است. |
:دکتر بلخاری
|